بمب هیدروژنی

برای یک لحظه خورشید...

بمب هیدروژنی

برای یک لحظه خورشید...

شل کن شل کن

نه ازونها که نوید می دهد آمپول در راه است!


-شل کن...شل کن... وایسا. وایسا

...

-ا!! چرا وایسادی؟ من نمی فهمم!! چی فکر می کنی که وسط اتوبان وایمیستی!!!

-خب خودت گفتی وایسا

-من می گم وایسا نه اینکه وایسا! یعنی فاصله مناسب را با ماشین جلوی حفظ کن ، سرعت مناسب با ترافیک....


-کل قرآن تو بسم ا... خلاصه میشه ، کل قوانین رانندگی تو وایسا!

-باریکلا! تازه داری را میفتی


کنارم که میشینی و من رانندگی می کنم می بینم که پیر می شوی

میبینم که با پلکهای گشوده از هم چشمانت را بسته ای و تمام عضلاتت را منقبض کرده ای و پایت را به کف ماشین فشار می دهی...

نظرات 1 + ارسال نظر
حامد دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 ب.ظ http://gohism.blogsky.com

ایوووول...بال اینکه با مزه بود، و عاشق شل کنش بودم،دیدن این صحنه حتما آدم و ناراحت می کنه...
پیش فرض ها به کمکم بشتابید...فکر می کنم،سوروش ...پدرت...جز این دو تا چیز دیگه ای ب نظر نمیرسه !
ولی بامرام ما رم باس ببریا...یه شب...با ماشین...مرکن)mercEn) خلاصه...
الان داری درس می خونی...توی خوابگاه ،بچه های خوابگاه و دوس دارم،خوشحالم با اونایی !
فردا هم یک شنبه ای دیگست...می آیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد