عاشق بوی این شامپوی جدید هستم. توی حمام غرق در کف این شامپوی نعنایی احساس می کنم من یک آدم کوچولوام که توی دهان یک غول زندگی میکنم. غول مهربان و با شخصیتی که گاهی با خمیرداندان نعنایی مسواک میزند.
خیلی به اسم غولم فکر میکنم. به اینکه الان که من اینها را مینویسم دارد چه کار میکند. به اینکه غولم هم میداند من اینجا هستم یا نه.
هنوز نمیتوانم تصمیم بگیرم که ترجیح میدهم غولم نداند که من هستم، یا اینکه بداند و مرا یک کرم دندان مزاحم ببیند. از طرفی ازینکه نداند من هم توی دهانش زندگی میکنم خیلی احساس تنهایی به من دست میدهد، اما اگر هم بداند من هستم و به دندانپزشک غولها مراجعه کند.. از فکرش هم تنم می لرزد.
چقدر پول گرفتی واسه تبلیغش!؟ :))
:))
خیلی ی ی
معرکست. مخصوصا با رایحه پیتزاش
غول ما پیتزا نمیخوره چرا؟ :(